یک فنجان چای و نیم خط دانستنی

شجاعت همیشه غُرش نمیکند ! گاهی شجاعت صدایی خاموش است در انتهای روز که می گوید : فردا دوباره "سعی" خواهـم کرد.

یک فنجان چای و نیم خط دانستنی

شجاعت همیشه غُرش نمیکند ! گاهی شجاعت صدایی خاموش است در انتهای روز که می گوید : فردا دوباره "سعی" خواهـم کرد.

یک فنجان چای و نیم خط دانستنی

یاد من باشد؛ فردا دم صبح؛ جور دیگر باشم
مهربان باشم با مردم شهر
و فراموش کنم هرچه گذشت
خانه ی دل؛ بتکانم از غم
و به دستمالی از جنس گذشت؛ بزدایم دیگر؛ تار کدورت از دل
مشت را باز کنم؛ تا که دستی گردد
و به لبخندی خوش دست در دست زمان بگذارم
یاد من باشد؛ فردا دم صبح؛ به نسیم از سر صدق سلامی بدهم
بذر امید بکارم؛ در دل
لحظه را دریابم؛ من به بازار محبت بروم فردا صبح
مهربانی عرضه کنم؛ یک بغل عشق از آنجا بخرم
یاد من باشد؛ فردا حتما به سلامی، دل همسایه ی خود شاد کنم...

طبقه بندی موضوعی
۰۳
بهمن
۹۳

شب ها زود بخواب. صبح ها زودتر بیدار شو. ..
نرمش کن. بدو. کم غذا بخور.
زیر بارون راه برو. گلوله برفی درست کن.
هر چند وقت یک بار نقاشی بکش.
در حمام آواز بخوان و کمی آب بازی کن.
سفید بپوش.
آب نبات چوبی لیس بزن.
بستنی قیفی بخور.
به کوچکتر ها سلام کن.
شعر بخون. نامه ی کوتاه بنویس.
زیر جمله های خوبی که تو کتاب ها هست خط بکش.
به دوست های قدیمیت تلفن بزن.
شنا کن.
هفت تا سنگ تو آب بنداز و هفت تا آرزو بکن.
خواب ببین.
چای بخور و برای دیگران چای دم کن.
جوراب های رنگی بپوش.
مادرت رو بغل کن. مادرت رو ببوس.
به پدرت احترام بذار و حرفاش رو گوش کن.
دنبال بازی کن. اگر نشد وسطی بازی کن.
به برگ درخت ها دقت کن. به بال پروانه ها دقت کن.
قاصدک ها رو بگیر و فوت کن. خواب ببین.
از خواب های بد بپر و آب بخور.
به باغ وحش برو. چرخ و فلک سوار شو. پشمک بخور.
کوه برو. هرجا خسته شدی یک کم دیگه هم ادامه بده.
خواب هات رو تعریف نکن. خواب هات رو بنویس
بخند. چشم هات رو روی هم بگذار.
شیرینی بخر.
با بچه ها توپ بازی کن.
برای خودت برنامه بریز.
قبل از خواب موهات رو شانه کن.
به سر خودت دستی بکش.
خودت رو دوست داشته باش. برای خودت دعا کن!
هرچند وقت یکبار قلبت را به فرشته ها نشان بده و از آنها بخواه قلبت را معاینه کنند.
که به اندازه ی کافی ذخیره شادمانی در قلبت داری یا نه!!
اگر ذخیره ی شادمانی هایت دارد تمام می شود ، پشت پنجره برو و به آسمان نگاه کن. آنقدر منتظر بمان و به آسمان نگاه کن تا بالاخره خداوند به تو نگاه کند، آن وقت صدایش کن؛
او حتماً برمی گردد و به تو نگاه می کند و از تو میپرسد که چه می خواهی؟؟!
حرفتو صریح و ساده و رک بگو.
از او بخواه به تو نفس، پشمک، چرخ و فلک، قدم زدن، کوه، سنگ، دریا، شعر، درخت... تاب، بستنی، سجاده، اشک، حوض، شنا، راه، توپ، دوچرخه، آلبالو، لبخند، دویدن و ... عشق... بدهد.
و
دیگران را فراموش نکن

  • فاطیما
۰۲
بهمن
۹۳

(User Account Control (UAC ویژگی امنیتی است که مطابق اسمش برای کنترل حساب کاربری در ویندوز استفاده میشود. مایکروسافت این ویژگی را در ویندوز ویستا اضافه کرد و همچنان در ویندوز 7 و 8 نیز استفاده میشود. UAC، اجرای برنامه ها بدون اجازه کاربر را مانع میشود.

استفاده از اکانت ادمین (Administrator User) به همراه UAC، همانند استفاده از یک اکانت کاربری محدود شده است. برنامه ها برای انجام هر چیزی در ویندوز نیاز به اجازه دسترسی دارند و قبل از شروع برنامه، درخواست دسترسی داده میشود.


UAC
چه مشکلی را حل میکند؟

ویندوز XP یک مشکل بزرگ داشت که اکثر مردم از اکانت ادمین برای ورود به ویندوز استفاده میکردند. این مورد باعث میشد که همه برنامه ها، به کل ویندوز، دسترسی کامل ادمینی داشته باشند. اگر کاربر به اشتباه یک بد افزار را اجرا میکرد، برنامه به کل سیستم عامل دسترسی کامل داشت و  میتوانست به کامپیوتر آسیب برساند. اگر مرورگر وب یا برنامه دیگری مورد حمله قرار میگرفت، هکر با توجه به دسترسی کاملی که داشت، میتوانست کل سیستم عامل را آلوده کند.

امکان استفاده از اکانتهای محدود شده در ویندوز XP وجود دارد اما بعضی برنامه ها نیاز به دسترسی ادمین برای اجرا دارند و با اکانت محدود شده کار نمیکنند.


UAC
چگونه کار میکند؟

  • فاطیما
۰۲
بهمن
۹۳

مشکل اصلی برنامه Event Viewer این است که گاهی اوقات می‌تواند گمراه کننده باشد. یک عالمه اخطار، خطا و پیام‌های اطلاعاتی نمایش می‌دهد که اگر کسی به خوبی از آن‌ها سر درنیاورد به اشتباه فکر خواهد کرد که مشکلی جدی برای سیستم‌اش پیش آمده‌است. در واقع این مورد خود توسط بعضی متخصصین کامپیوتر به روشی برای فروش خدمات تبدیل شده و طوری سیستم‌تان را عیب‌یابی می‌کنند مثل اینکه ایراد جدی دارد. آن‌ها به شما یاد می‌دهند که خطاهای اصلی و جدی را شناسایی کنید ولی همین خطا شاید اهمیت چندانی نداشته باشند. پس یادگرفتن کار با Event Viewer و شناختن خطاها و اخطارهای مهم آن بهترین راه برای جلوگیری از سردرگمی و سودجویی دیگران است.

 
آشنایی با واسط کاربری:

اگر برنامه Event Viewer را اجرا کنید خواهید دید که مثل خیلی از نرم‌افزارهای دیگر ویندور دارای سه بخش اصلی است و برخلاف اکثر برنامه‌ها در بخش سمت راست هم ابزارهای مهم و کاربردی دارد.

نوار سمت چپ دیدی پوشه‌وار از لیست اخطارهای سیستمی به شما می‌دهد. در اینجا می‌توانید اطلاعات چندین بخش را دریک پوشه جمع کرده و یکجا مشاهده کنید. برای مثال لیست اخطارها و اطلاعاتی که در پوشه Administrative Events قابل مشاهده هستند هم مربوط به بخش اخطارهای نر‌م‌افزاری و هم خطاهای سیستمی می‌شود.

  • فاطیما
۰۲
بهمن
۹۳

در این مطلب قصد داریم تا با Safe Mode ویندوز بیشتر آشنا شویم، محیطی ساده و با حداقل امکانات ویندوز. فشردن کلید F8 یکی از راه‌های سریع برای ورود به Safe Mode محسوب می‌شود اما این ترفند برروی تمام کامپیوترهای مبتنی بر ویندوز8 جواب نمی‌دهد. حتی در ورژن‌های قدیمی‌تر ویندوز هم این آسان‌ترین راه ورود محسوب نمی‌شود.

Safe Mode ویندوز محیطی با رزولوشن پایین، گرافیک ابتدایی و امکانات محدود را در اختیار شما می‌گذارد که برای عیب‌یابی و تعمیر ویندوز کارآمد است. بطور مثال شما در این محیط قادر ‌نیستید یک فایل پاورپوینت ایجاد ‌کنید، در عوض اگر رفتار عجیبی از ویندوز سر‌ زد این محیط می‌تواند محل مناسبی برای مشاهده آن باشد. مثلا اگر در پاک‌کردن برنامه‌ای دچار مشکل شدید، احتمالا این برنامه در Safe Mode به‌‌ درستی پاک‌خواهد‌شد.

  • فاطیما
۲۳
دی
۹۳

همیشه و در تمامی مراحل ایجاد و طراحی شبکه شما بایستی به عنوان مدیر شبکه مبحث Redundancy یا سرورهای جانبی برای زمان های اضطراری را در نظر داشته باشد و سرورهایی را به عنوان سرور پشتیبان در شبکه خود داشته باشید ، در ساختار اکتیودایرکتوری نیز شما می توانید با استفاده از قابلیتی به نام Additional Domain Controller در ویندوز سرور 2008 از کلیه اطلاعات موجود بر روی دامین کنترلر اصلی خود یکی کپی برابر اصل تهیه کرده و در مدار شبکه قرار دهید ، این امر باعث می شود که شما به هنگام از دست دادن سرور اصلی بتوانید از سرور جانبی استفاده کنید و در ضمن از همین سرور به عنوان تقسیم بار کاری سرور اصلی نیز مورد استفاده قرار دهید ، برای ایجاد یک Additional Domain Controller شما بایستی ابتدا یک دامین کنترلر داشته باشید ، در مقاله های قبلی در خصوص نحوه ایجاد یک دامین کنترلر در ویندوز سرور 2008 صحبت کردیم حال از همان دامین کنترلری که در مقاله قبلی راه اندازی کردیم یک Additional Domain Controller می گیریم ، برای درک بهتر موضوع مراحل زیر را به ترتیب انجام دهید :

مراحل نصب Additional Domain Controller

  • فاطیما
۱۷
دی
۹۳

 

دو کاج(نسخه قدیم)

 


در کنار خطوط سیم پیام
خارج از ده ، دو کاج ، روییدند
سالیان دراز ، رهگذران
آن دو را چون دو دوست ، می دیدند
روزی از روزهای پاییزی
زیر رگبار و تازیانه ی باد
یکی از کاج ها به خود لرزید
خم شد و روی دیگری افتاد
گفت ای آشنا ببخش مرا
خوب در حال من تامّل کن
ریشه هایم ز خاک بیرون است
چند روزی مرا تحمل کن
کاج همسایه گفت با تندی
مردم آزار ، از تو بیزارم
دور شو ، دست از سرم بردار
من کجا طاقت تو را دارم؟
بینوا را سپس تکانی داد
یار بی رحم و بی محبت او
سیم ها پاره گشت و کاج افتاد
بر زمین نقش بست قامت او
مرکز ارتباط ، دید آن روز
انتقال پیام ، ممکن نیست
گشت عازم ، گروه پی جویی
تا ببیند که عیب کار از چیست
سیمبانان پس از مرمت سیم
راه تکرار بر خطر بستند
یعنی آن کاج سنگ دل را نیز
با تبر ، تکه تکه ، بشکستند

 


شاعر: محمد جواد محبت
 

 

***

 


دو کاج (نسخه ی جدید)

 


در کنار خطوط سیم پیام ،خارج از ده دو کاج روئیدند
سالیان دراز رهگذران ،آن دو را چون دو دوست می‌دیدند
روزی از روزهای پائیزی ،زیر رگبار و تازیانه باد
یکی از کاجها به خود لرزید،خم شد و روی دیگری افتاد
گفت ای آشنا ببخش مرا ،خوب در حال من تأمل کن
ریشه‌هایم ز خاک بیرون است،چند روزی مرا تحمل کن
کاج همسایه گفت با نرمی
دوستی را نمی برم از یاد،
شاید این اتفاق هم روزی
ناگهان از برای من افتاد.
مهر بانی بگوش باد رسید
باد آرام شد، ملایم شد،
کاج آسیب دیده ی ما هم
کم کمک پا گرفت و سالم شد.
میوه ی کاج ها فرو می ریخت
دانه ها ریشه می زدند آسان،
ابر باران رساند و چندی بعد
ده ما نام یافت کاجستان ...

 


شاعر: محمد جواد محبت
 

  • فاطیما
۱۷
دی
۹۳

اتوبوس با سر و صدای زیادی در حرکت بود. یکی از مسافران پیرمردی بود که دسته گل سرخ بسیار زیبایی در دست داشت.

 




نزدیک او دختر جوانی نشسته بود که مرتب به گل های زیبای پیرمرد نگاه می کرد.
به نظر می رسید از آنها خیلی خوشش آمده است.
ساعتی بعد اتوبوس توقف کرد و پیرمرد باید پیاده می شد.
پیرمرد بدون مقدمه چینی دسته گل را به دختر جوان داد و گفت:
مثل این که شما گل رز دوست دارید .فکر می کنم همسرم هم موافق باشد که گل ها را به شما بدهم.به او خواهم گفت که این کار را کردم.
دختر جوان گل ها را گرفتخیلی خوشحال شده بود . پیرمرد پیاده شد و اتوبوس دوباره به راه افتاد
دختر جوان که بیرون را نگاه می کرد ؛ پیرمرد را دید که وارد قبرستان کنار جاده شد.

 



بهترین و زیباترین چیزهای دنیا را نه می توان دید و نه می توان لمس کرد ،  باید در درون احساسشان کرد.

  • فاطیما
۱۶
دی
۹۳

 

 

گروه سرگرمی روزنه

 

آدم‌های امن، همان‌ها که همه چیز می‌توانی بهشان بگویی... بدون اینکه قضاوت یا تحقیرت کنند میتوانی کنارشان احساس بودن کنی

اینها تا لباسی تازه تنت ببینند نمی‌پرسند از کدام مغازه خریدی؟ مارکش چیه؟ چند خریدی؟
می‌گویند: چقدر قشنگه، بهت می‌آید، من عاشق این جنس ژاکتم.

از سفر که برگردی
نمی‌پرسند کجا رفتی؟ با کی و چرا رفتی؟ اسم هتلش؟ چه‌قدر هزینه شد؟
می‌گویند :خوش گذشت؟ سرحال شدی؟

ماشین تازه بخری
نمی‌پرسند نو است یا دست دوم؟ از کجا خریدی؟ نقد یا قسطی؟ چند خریدی؟
می‌گویند راحتی باهاش؟... خوبی این ماشین اینه که

دانشگاه قبول شوی
نمی‌پرسند کدام دانشگاه؟ شهریه‌اش چه قدره؟ وای چقدر دوره!
می‌گویند چه رشته‌ای به سلامتی؟ این رشته بازار کار خوبی دارد، اگر تلاش کنی.

مشغول کاری تازه‌ شوی
نمی‌پرسند حقوقت چه قدره؟ اسم شرکتش چیه؟ جایش کجاست؟
می‌گویند شغلت را دوست داری؟ صاحبکارت یا همکارهایت آدم‌های خوبی هستند؟ این‌جور شغل‌ها جای پیشرفت دارد.

کسانی که فقط خود خود خودت هستی که براشون مهمی

زندگیت سرشار از دوستان امن

  • فاطیما
۱۶
دی
۹۳

وقتی می‌شود فاصله گرفت بیهوده نمی‌جنگم! چرا باید بیهوده جنگید برای چیزهایی که مطمتنی نمی‌توانی تغییرشان بدهی؟ برای آدم‌هایی که سخت به باورهای خودشان چسبیده‌اند و زمانی که  از خودت، از تفکرت می‌گویی با پوزخندی نگاهت می‌کنند...

وقتی می شود دقایق عمرت را با ادم‌های خوب بگذرانی چرا باید لحظه‌هایت را صرف ادم‌هایی کنی که یا دل‌های کوچک‌شان مدام درگیر حسادت‌ها و کینه‌ورزی‌های بچه‌گانه‌اند.....
 
یا مدام برای نبودنت... برای خط زدن‌ات تلاش می‌کنند؟
 
چرا وقتی می‌شود به این آدم‌ها خندید و از کنارشان گذشت  چرا بایستم و ثانیه‌های عمرم را صرف جنگیدن با بی‌ارزش‌ترین فکرها کنم؟!

نه...همیشه جنگیدن خوب نیست!
من همیشه جنگیده‌ام تا شاید بتوانم چیزی را عوض کنم...
 
همیشه جنگیده‌ام برای چیزهایی که پیش وجدان خودم سربلند باشم!
 
اما این روزها خوب فهمیده‌ام که با آدم‌های کوته‌نظر... ادم‌های حسود... نباید جنگید!
این روزها فهمیده‌ام برای اثبات دوست داشتن نباید جنگید!
برای به‌دست آوردن دل ادم ها نباید جنگید!
برای اصلاح دل کسی که کینه‌ورزی می‌کند نباید جنگید!
برای اثبات خوب بودن حتی نباید جنگید!
بعضی چیزها وقتی با جنگیدن به دست می‌آیند بی‌ارزش می‌شوند!


این روزها نسخه فاصله گرفتن را می پیچم برای هر کسی که رنجم می دهد!
برای هر کسی که با حسادت های بچه گانه اش آرامشم را به هم می ریزد!


از آدم هایی که زیاد دروغ می گویند فاصله می گیرم !
از ادم هایی که زیاد ظلم می کنند فاصله می گیرم!
از آدم هایی که حرمت دل دیگران را نگه نمی دارند فاصله می گیرم..


با حقارت بعضی دل ها نباید جنگید باید نادیدشان گرفت و گذشت... 


این را مدام با خودم تکرار می‌کنم و می‌گذرم از کنار آدم‌هایی که دست دادن‌های گرم‌شان، هرگز حسادت چشم‌های‌شان را از یادم نمی‌برد .

 می‌بخشمشان .......................... نه به خاطر این که مستحق بخششند ... نه
 
تنها به این خاطر که من مستحق آرامشم!

  • فاطیما
۱۶
دی
۹۳

  • فاطیما